هتل رویال اروند

خرمشهر

خرمشهر، جایی که مثل اسمش خرم، شاداب و سرشار از شور زندگی است. جایی در استان خوزستان که در بین اروندرود و کارون قرار دارد و مردمش چون هوای گرمش، خونگرم و مهربان‌اند. اگرچه ایران خود بسیار قدیمی و بسیار تاریخی است، اما یکی از قدیمی‌ترین مناطق ایران، بخش جنوبی آن است. خرمشهر یکی از آنجاهایی است که تاریخ غنی و تمدن عمیقی دارد و همین سبب شده تا جاهای دیدنی خرمشهر، یکی از جذاب‌ترین و گیراترین دیدنی‌های سراسر ایران است.

خرمشهر

خرمشهر

خُرَمشَهر شهری در استان خوزستان و مرکز شهرستان خرمشهر است. این شهر در محل تلاقی رودخانه‌های اروندرود و کارون و در ناحیه‌ای باتلاقی و پست قرار گرفته‌است. اغلب جمعیت مردم خرمشهر را اقوام عرب تشکیل می‌دهند. خرمشهر به جهت واقع‌شدن در مجاورت خلیج فارس و کشور عراق، از اهمیت استراتژیک اقتصادی، تجاری و سیاسی ویژه‌ای برخوردار است. این شهر در انتهایی‌ترین نقطه استان خوزستان قرار گرفته و اسکله‌های آن در کرانه‌های رودخانهٔ اروندرود جای گرفته‌است.

خرمشهر

خاستگاه نامگذاری

قدیمی‌ترین نامی که از این شهر مانده‌است، نام خاراکس پایتخت پادشاهی میشاناست که مورخان بنای آن را به هیسپاوسین پادشاه نسبت می‌دهند. برخی نیز بنای آن را پیش از اسکندری می‌دانند و معتقدند که خاراکس پایتخت پادشاهی میسان بوده که در قرن دوم پیش از میلاد مسیح در جنوب عراق و جنوب غربی ایران تشکیل شده. مملکت میسان را «اسبار سیز» در سال ۱۲۷ ق. م در جلگه‌ای وسیعی که از شمال به جنوب پادشاهی بابل و از جنوب به پادشاهی عیلام متصل بود، تأسیس کرد.
این شهر پس از اسکندر مقدونی ویران شد و به‌طور کلی از میان رفت چندی بعد در همان محل، شهری به نام «بیان» بنا شد بیان» در محل همین روستای بیان فعلی شکل گرفته باشند. گویا در دوره‌های پیش از اسلام به منظور اتصال کارون به اروند رود نهری حفر شده و در شمال این نهر، آبادی پدید آمد. از همان دوره نام این نهر یا کانال را «بیان» نامیدند و آبادی مزبور را به همین نام نام‌گذاری کردند در قرون اخیر دیگر ذکری از «بیان» نیست. بلکه آنچه در منابع و کتب تاریخی آمده نام «کوت المُحَمَّره» و پس از آن «المُحَمَّره» بوده‌است. نخستین باری که نام «المُحَمَّره» در کتب و منابع ذکر شده سال ۱۸۱۰ میلادی ۱۲۵۱ هـ. ق است این امر بیانگر این است که بنای مُحَمَّره به سال‌های پیش از آن بازمی‌گردد. بعدها در داستان نبرد شیخ غیث و هم پیمان او شیخ حمود با والی بغداد ۱۸۲۶ میلادی ۱۲۴۱ هـ. ق نام «کوت المُحَمَّره» برای دومین بار ذکر شده‌است[۵] در آن دوره مُحَمَّره محل استقرار تیره‌ای از بنی کعب به نام آلبوکاسب به زعامت شیخ مرداو بن علی کاسب بود. پس از وفات شیخ مرداو پسر او حاج یوسف جانشین وی شد. در آن دوره این شهر جزء قلمرو شیخ المشایخ فلاحیه یعنی شیخ ثامر بنی کعب بود و شیوخ آلبوکاسب فرمانبردار او بودند. در همان سال‌ها به دستور شیخ ثامر کعبی، حاج یوسف متصدی احداث بندر در آن شهر شد.

خرمشهر

نخلستان

خرمشهر سه هزار و ۷۰۰ هکتار نخلستان دارد و تابستان از تیر تا شهریور ماه که خرما می‌پزد و فصل برداشت شروع می‌شود تماشای خرما چینی در نخلستان تماشایی است.

استعمران، زاهدی، بریم، خضراوی، بلیانی، برحی، قنطار، سویدانی، خصاب، عویدی، لیلوی، دیری، یوزی، شکرا، اشگر، فرسی و حلاوی از عمده ارقام خرمای تولیدی شهرستان خرمشهر هستند.

درخت نخل ۱۵ متر ارتفاع و نیم متر ضخامت دارد و بالا رفتن از تنه درخت برای چیدن خرما کار ساده‌ای نیست.

خوشه‌های طلایی رطب در بالاترین نقطه درخت و زیر چتر برگ‌های نخل قرار دارد و برای بالا رفتن ر رطب چین یک «پرونگ» مخصوص به خود دارد.

«پرونگ» کمربند بافته شده‌ای است که رطب‌چین قلاب یکی از سرهای آن را را دور نخل می‌چرخاند و سر دیگر را در پهلوی خودش به آن وصل می‌کندو رطب چین و نخل در دایره پرونگ قرار می‌گیرند .

رطب چین به این پرونگ تکیه می‌کند و پاهایش را روی برآمدگی‌های تنه نخل می‌گذارد و مثل پله بالا می‌رود.

بعد از بالا رفتن و رسیدن به خوشه‌ها، رطب چین باید یکی یکی رطب‌ها را بچیند و داخل سبد حصیری که به شاخه‌ آویزان کرده بریزد.

بعد سبد پر شده را با طناب به پایین درخت می‌فرستد.

بالارفتن از نخل با پرونگ از پس هرکسی بر نمی‌آید و نیاز به تمرین و تجربه دارد.

خرما مهم‌ترین محصول خورستان و خرمشهر است محصولات متنوعی از خرما به دست می‌آید.

پنیر یکی از محصولات نخل است.

خرمشهر

پیشینه

پیش از اسلام

شهری را که امروز آن را خرمشهر می‌نامند و در منتهی‌الیه جنوب غربی کشور ایران در محل تلاقی رود کارون به اروند رود قرار دارد و از جمله شهرهای قدیمی است که در طول تاریخ حامل نام‌های متعددی بوده‌است. قدیمی‌ترین نامی که از این شهر است، نام «خاراکس» است که مورخان بنای آن را به اسکندر مقدونی نسبت می‌دهند.[۸] برخی نیز بنای آن را پیش از اسکندری می‌دانند و معتقدند که خاراکس پایتخت پادشاهی میسان بوده که در قرن دوم پیش از میلاد مسیح در جنوب عراق و جنوب غربی ایران تشکیل شده بود. مملکت میسان را «اسبار سیز» در سال ۱۲۷ ق. م در جلگه‌ای وسیعی که از شمال به جنوب پادشاهی بابل و از جنوب به پادشاهی عیلام متصل بود، تأسیس کرد.

این شهر پس از اسکندر مقدونی ویران شد و به‌طور کلی از میان رفت چندی بعد در همان محل، شهری به نام «بیان» بنا شد که در حال حاضر، بیان نام روستایی است بر ساحل غربی رود کارون در دو کیلومتری انتهای این رود

دوران معاصر

خرمشهر كنونى در زمان حکومت شیخ‌های بنی‌کعب توسط شیخ کعب بن غضبان کعبی (۱۸۱۲–۱۸۲۸) از حاکمان امارت عربی فلاحیه (شادگان کنونی) در اویل سدهٔ سیزدهم هجری، به عنوان شهر کوچکی تاسيس شد. در سال ۱۲۳۵ هجری بارویی به دور آن کشیدند و پس از آن، خرمشهر پیش‌رفت‌های بسیاری نمود و به‌عنوان بندری مهم و تجاری در سطح منطقه شناخته شد.

از این پس، خرمشهر در طول سدهٔ بیستم، چهار بار مورد هجوم قرار گرفت. در همین دوران بود که امپراتوری عثمانی از قرارگرفتن بندر خرمشهر در نزدکی بندر بصره، خسارت‌های فراوانی را متحمل شد؛ از همین رو حاکم آن زمان بغداد که علی‌رضا پاشا نام داشت، در سال ۱۲۳۵ هجری و به هنگام لشکرکشی محمد شاه قاجار به هرات، از فرصت استفاده نمود و سپاهی ترتیب داد و با هجوم به خرمشهر، این شهر را غارت کرده و ویرانش ساخت.
در واقع، با احداث بندر خرمشهر توسط شیخ مرداو بن علی بن کاسب کعبی تجارت در این شهر رونق گرفت و روز به روز بر جمعیت این شهر افزوده شد، به نحوی که در ژانویه سال ۱۸۴۸ میلادی به هنگام سفر راولنسون به این شهر بیست و پنج کشتی اقیانوس‌پیما در بندر آن شهر لنگر انداخته بودند، در حالی که تعداد این گونه کشتی‌ها در بندر بصره فقط شش کشتی بود رونق تجارت در بندر خرمشهر و پهلو گرفتن کشتی‌های تجاری در آن، باعث کاهش درآمد گمرکات و همچنین کاهش درآمد بندر بصره شد. والیان بغداد نیز که همواره خرمشهر را جزء خاک عثمانی می‌دانستند قادر به تحمل این وضع نبودند. در این هنگام حاکم این شهر، حاج جابر برادر حاج یوسف بود. او از طرف شیخ ثامر کعبی به عنوان حاکم خرمشهر تعیین شده بود. نزدیکی انگلیسی‌ها با حاج خان، خشم و غضب فرانسوی‌ها را به دنبال داشت. از این رو فونتانیه کنسول فرانسه در بغداد، دولت عثمانی را علیه حاج جابر تحریک کرده، آن‌ها را به حمله بر خرمشهر تشویق کرد. امپراتوری عثمانی در سال ۱۲۵۴ هجری مجدداً خرمشهر را مورد حملهٔ خود قرار داد و شهر را با خاک یکسان ساخت. در واقع، امپراتوری عثمانی همواره بر روی آبادان و خرم‌شهر (که در عصر قاجار، نام رسمی اش نزد دولت ایران، محمره (المُحَمَّره) بود و در ابتدای قرن بیستم به خرم شهر تغییر یافت) ادعای مالکیت داشت و در دوره ناصرالدین‌شاه این دو شهر را اِشغالِ نظامی و به ایالت عِراق (یکی از ایالت‌های عثمانی که بعدها کشور شد) الحاق کرد و به بندری آزاد تبدیل شد. دولت عثمانی در حین اشغال نظامی محمره، کشتار عظیمی از مردم عرب ساکن شهر انجام داد و زنان و دختران را به اسارت گرفت و در بصره به فروش گذاشت.امیرکبیر به نمایندگی از دولت ایران به مذاکره با امپراتوری عثمانی برای بازپس گرفتن محمره و آبادان رفت. عثمانی‌ها به فکر تطمیع شیوخ قبایل عرب افتادند و وعدهٔ معاف کردن از پرداخت مالیات در صورت الحاق به عثمانی دادند و متقابلاً دولت ایران که اطمینان داشت عرب‌های ساکن این شهرها خواهان بازگشت به ایران هستند، برای قدرت‌نمایی جلوی دولت عثمانی اعلام کرد که اگر شیوخ عرب گفتند که خواهان بازگشت به ایران هستند، مبلغ سنگینی بر مالیات سالیانهٔ آن‌ها افزوده خواهد شد و سخت‌گیری‌ها در مالیات‌گیری تشدید خواهد شد. با این وجود قبایل عرب خواهان بازگشت به ایران شدند و به این ترتیب در سال ۱۸۴۷ در جریان عهدنامه ارزروم عثمانی‌ها حق حاکمیت مطلقهٔ دولت ایران بر این شهرها را به رسمیت شناختند و از تمامی ادعاهای خود دست کشیدند.به علاوه، امیرکبیر برای دفع خطر حملهٔ عثمانی‌ها، سپاه مرزبانی قدرت‌مندی را در خرمشهر سازمان‌دهی کرد و محمدخان بن جابرخان را فرمانده این سپاه قرار داد. در سال ۱۲۶۶ هجری، والی خرمشهر پرچم ایران را در این شهر به اهتزاز درآورد و از جانب امیرکبیر مورد تشویق قرار گرفت و لقب خان به او داده شد.

تاریخ‌پژوهان دلایل همگرایی مردم عرب با بقیه مردم ایران را در نفرت از امپراتوری عثمانی به خاطر کشتار بزرگی که در محمره کرد و نیز به خاطر هم‌مذهبِ شیعه بودن عرب‌ها و غیرعرب‌های ایران دانسته‌اند.

خرمشهر

رودخانه کـــــارون

رود کارون پرآب‌ترین، بزرگ‌ترین و طولانی‌ترین رودخانهٔ ایران است، که از زردکوه در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته و سپس رودهای بهشت آباد، رود بازفت، رود کوهرنگ، رودخانه سبزکوه، رودخانه ارمند و رودخانه خرسان به آن افزوده می‌شوند و سرانجام در خلیج فارس آرام می‌گیرد.

بستن